اخلاق عرب پیش از اسلامعلم اخلاق، از علومی است که در آن از ارزش خلق و خو و رفتارهای آدمی بحث میشود. نظام اجتماعی عربهای قبل از اسلام، نظام قبیلهای بود و دستورهای اخلاقی در قالب قبیله تفسیر میشد. در این نوشتار به برخی از ویژگیهای اخلاقی آنها، پرداخته میشود. ۱ - مقدمهدر هرگونه مطالعه درباره فرهنگ عرب پیش از اسلام، یک مشکل عمومی وجود دارد و آن محدود بودن منابع تاریخی است. در واقع بیشتر اخباری که از اوضاع فرهنگی و اجتماعی عرب پیش از اسلام به ما رسیده است، یادداشتهایی جسته و گریختهاند که در لابهلای آثار اسلامی پراکنده شدهاند. در این مقاله الگوهای اخلاقی مشترک میان جوامع بدوی بر پایه منابع مردمشناسیِ فرهنگی به عنوان ابزاری معین در تلفیق، نقد و تحلیل اخبار پراکنده استفاده شده، و از آوردن این تحلیلها در متن پرهیز شده است. از نظر منابع اطلاعات، قرآن کریم به عنوان مستندترین متن در اینباره مورد توجه بوده، و در کنار آن، از برخی گزارشهای قابل قبول در منابع دینی، تاریخی و ادبی نیز استفاده شده است. پیش از پرداختن به تفصیلِ بحث، یادآوری این نکته ضروری مینماید که اخلاق در میان عربهای شهرنشین شکلی متکاملتر نسبت به اعراب بادیهنشین داشته است و بهطبع در مطالعه اخلاق اعراب پیش از اسلام میباید تفاوتهای میان این دو فرهنگ ملحوظ گردد. چنانکه اشاره شد، مهمترین وجه امتیاز دستورهای اخلاقیِ پیش از اسلام نسبت به دوره اسلامی، فراگیر نبودن آنهاست. ۲ - درون قبیلهای بودن اخلاقنظام قبیلهای در میان عرب پیش از اسلام بنیادیترین نظام اجتماعی بود و در میان اعراب شبه جزیره، بهسان دیگر جوامع آغازین، بسیاری از دستورهای اخلاقی در قالب قبیله تفسیر میشد. آنگاه که دستوری اخلاقی به حقوق انسانی، مانند حق زیستن و حق مالکیت مربوط میشد، دایره اجرای آن با قبیله بسته میشد و کشتن افرادی از دیگر قبایل، به بردگی گرفتن آنان و به یغما بردن اموالشان امری غیراخلاقی تلقی نمیگشت. تعرض به جان، آزادی و مال مردمان دیگر قبایل در میان اعراب پیش از اسلام امری کاملاً عادی به شمار میآمد و در جای جای آثار بازمانده از آن دوره، بازتاب این شیوه زندگی دیده میشود. [۱]
ابوعبیده، معمر بن مثنی، ایام العرب، ص۹.
حاتم طایی که به عنوان یکی از نامدارترین الگوهای اخلاقی پیش از اسلام شناخته شده، به طبع از اینگونه جنگیدن و کشتن، اسیرگرفتن و غنیمت ستاندن پرهیز نداشته است، تنها در وصف ویژگیهای او چنین آوردهاند که «هرگاه غنیمت میگرفت، آن را به غارت میداد و چون اسیری میگرفت، آزادش میساخت» و «هرگز یگانه فرزند مادری را نمیکشت». در قرآن کریم با اشارهای به همین تاخت و تازهای میان قبایل، الفت و برادری آنان پس از روزگاری عداوت و دشمنی از نعمتهای الهی شمرده شده است. [۵]
امام علی (علیهالسلام)، نهج البلاغه، خطبه ۶.
۳ - حمایت از عضو قبیلهدر نظام اخلاقیِ محدود به قبیله، حمایت از عضو قبیله در برابر بیگانه، حتی اگر وی ظالم و متجاوز بوده باشد، امری تخلفناپذیر بود و این آموزش به صراحت در یک مثل باستانی عرب انعکاس یافته است. این تعلیم و این ضربالمثل به قدری گسترش و نفوذ داشته که حتی در فرهنگ اسلامی در قالب یک حدیث از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) تکرار گشته، و در جهت اصلاح مضمون آن چنین گفته شده است که «یاریِ برادر ظالم» همانا بازداشتن او از ارتکاب ظلم است. در سالهای نزدیک به بعثت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) گروهی از رجال صاحب نفوذ و نیکاندیش در مکه، پیمانی را مشهور به «حلف الفضول» منعقد کردند که بر اساس آن هر مظلومی را بدون در نظر گرفتن قوم و قبیله حمایت کنند، این پیمان را که رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) خود از مؤسسان آن بود و پس از رسالت نیز آن را تأیید میفرمود، باید گامی در جهت شکستن حمیت بیقید و شرط قبیلهای دانست حمیت قبیلهای عرب پیش از اسلام در آیهای از قرآن کریم نکوهش شده، و از آن به «حمیه الجاهلیه» تعبیر شده است. ۴ - نادیده گرفتن برخی از حقوق اخلاقیدر دوره پیش از اسلام در داخل قبیله برخی از حقوق اخلاقی کمابیش رعایت میشد و مجازاتهایی برای افراد متخلف وجود داشت، اما برخی دیگر از حقوق اخلاقی اساساً نزد آنان به عنوان حق شناخته نمیشد، از جمله آنکه پدر درباره جان فرزندان خود تصمیمگیرنده بود و میتوانست از بیم تنگدستی فرزند خود را به قتل رساند، یا حتی دختر خویش را زنده به گور کند، بدون آنکه جامعه این کردار او را سزاوار مجازات و تنبیه بینگارد. [۱۵]
جاحظ، عمرو بن بحر، الحیوان، ج۱، ص۱.
[۱۶]
زمخشری، محمود بن عمر، المستقصی، ج۱، ص۶ -۷.
۵ - نهادن اخلاق بر پایه لطفدر مواردی که دستورهای اخلاقی نه بر پایه حقوق انسانی، بلکه بر پایه لطف و بزرگواری نهاده شده بود، در میان عرب پیش از اسلام فضایل اخلاقی، حتی در برخورد با مردمی از دیگر قبایل دیده میشود. [۱۷]
حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک، ج۱، ص۵۰.
در حکایاتی برجای مانده، بخشندگی و میهماننوازی عرب پیش از اسلام که در اشخاصی چون حاتم طایی به اوج خود رسیده است، گاه تا آنجاست که فرد بخشنده واپسین مایملک خود، اسب راهوارش را ذبح کرده، و اطعام نموده است. اینگونه بخشندگی بیحساب که نتیجهای جز حرمان و بیچیزی نداشت، در آن روزگار از سوی گروهی سرزنش میشد، اما نظام اخلاقیِ غالب، آنرا به عنوان فضیلتی عالی ستایش میکرد. [۲۰]
ابوالفضل میدانی، احمد، مجمع الامثال، ج۱، ص۸۸-۸۹.
[۲۱]
بغدادی، محمد بن حبيب، المحبر، ج۱، ص۳۷.
قرآن کریم به صراحت افراط در جود را مذمت کرده، و انسان را به رعایت شیوهای متعادل در بخشش فراخوانده است و این یکی از نمونههای روشن در اصلاح نظام اخلاقی است.۶ - باقی بودن برخی از اخلاقیات بعد از اسلامتبیین اخلاق اسلامی در ضمن آیات قرآنی و سنت نبوی به تدریج در طول حیات پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) صورت پذیرفت، اما به ویژه در میان اعراب بدوی، برخی از ویژگیهای اخلاق پیش از اسلام تا مدتها نازدوده مانده بود. تلقیِ قبیلهای از اخلاق اگرچه در بُعد جنگها و غارتها در صدر اسلام زدوده شد، اما برخی از ویژگیهای اخلاقی که مردمان خارج از قبیله را با خطر مواجه نمیساخت و نظر حکومتها را به خود جلب نمیکرد، تا دیر زمانی دوام یافت. ۷ - پانویس۸ - منبع• مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «اخلاق دینی»، ج۷، ص۳۰۲۳. ردههای این صفحه : مباحث اخلاقی | نظام های اخلاقی
|